پایان دوران طلایی محبوبترین بازیکن من در نوکمپ
... تقریبا ۹ سال پیش بود که یک جوان ۱۸ ساله به عنوان بازیکن تعویضی در فینال لیگ قهرمانان ٬ درست ۵ دقیقه پیش از پایان بازی تک گل پیروزی بخش تیمش را به ثمر رساند تا نامش برای اولین بار بر سر زبانها بیفتد: «پاتریک کلایورت»
کلایورت بعد از بازی در تیم طلایی آژاکس و کسب جامهای متعدد به میلان رفت. اما نتونست ... .
جام جهانی ۹۸ درسته که با خاطره تلخ پنالتی های نیمه نهایی همراه بود اما گلزنی به آرژانتین و برزیل برای پاتریک خوش یمن بود. دوباره توجه جهانیان رو به خودش جلب کرد و چند روز بعد به بارسلونا پیوست. عملکرد او در ۶ فصل حضور در نوکمپ کاملا موفقیت آمیزه:
فصل اول : ۳۸ بازی ــ ۱۶ گل
فصل دوم : ۴۴ بازی ــ ۲۵ گل
فصل سوم : ۴۸ بازی ــ ۲۵ گل
فصل چهارم : ۵۰ بازی ــ ۲۵ گل
فصل پنجم : ۵۱ بازی ــ ۲۲ گل
فصل ششم : ۲۶ بازی ــ ۱۰ گل
مجموع بازیها : ۲۵۷ بازی
مجموع گلها : ۱۲۳ گل
به نظر می رسید که دوران طلایی کلایورت در نوکمپ رو به پایان باشه و پاتریک هم با این که یک سال از قراردادش باقی مونده بود تصمیم گرفت به نیوکاسل بپیونده تا به کمک رابسون آرزوی دیرینه ساکنین سنت جیمز پارک رو برآورده کنه. او دیروز در میان استقبال هواداران انگلیسی رسما پیراهن شماره ۱۱ رو بر تن کرد. حالا منم بعد از بارسا طرفدار نیوکاسلم. به امید قهرمانی در لیگ برتر...
خارجیا معمولا توی بیوگرافی بازیکناشون یه قسمت میذارن با نام «آیا می دانید که ...؟» منم می خوام چیزایی که به ذهنم میرسه رو اینطوری به شما بگم:
۱ـ کلایورت بهترین گلزن تاریخ فوتبال هلنده. او با ۴۰ گل بالاتر از بزرگانی مانند برگ کمپ ٬ کرویف ٬ فان باستن و ... قرار داره و هنوز چند سال وقت داره که گلهای بیشتری بزنه. من مطمئنم هیچ کس نمیتونه به رکوردش برسه. چون در بین بازیکنانی که الان در تیم ملی هستند فقط نیستل روی امید به گلزنی داره که اونم ۱۸ تا بیشتر نزده. تازه ۲۸ سالش هم هست. البته یه چیزی هم باید بگم و اونم اینه که تا وقتی دایی هست پاتریک باید فکر بهترین گلزن دنیا شدن رو از ذهنش بیرون کنه!!!
۲ـ کلایورت پنجمین گلزن تاریخ بارساست :
۱. سزار ۲۳۵
۲. کوبالا ۱۹۶
۳. ریوالدو ۱۲۸
۴. مارتین ۱۲۴
۵. کلایورت ۱۲۳
او تقریبا در هر دو بازی یک گل برای کاتالانها زده که یک آمار خوب به حساب میاد. جالب اینجاست که میانگین گلزنیش در تیم ملی هم به همین ترتیب است.
۳ـ اولین گل و آخرین گل کلایورت با پیراهن بارسلونا مقابل رئال مادرید به ثمر رسیده. او در سال ۹۸ در بازی با رئال که با نتیجه ۲-۲ تمام شد اولین گلش رو زد و در سال ۲۰۰۴ که تیمش موفق شد ۲-۱ در برنابئو پیروز شه گل تساوی بخش رو به نام خودش ثبت کرد.
۴ـ کلایورت موفق شد در بازی این فصل با بیلبائو گل ۳۰۰۰ تاریخ بارسلونا را بزنه.
۵ـ صدمین گل کلایورت با پیراهن بارسلونا در بازی با نیوکاسل باشگاه فعلی اش رقم خورد.
۶ـ اگه کلایورت ۵ گل اروپایی دیگه می زد می تونست بهترین گلزن تاریخ بارسلونا در اروپا لقب بگیره.
۷ـ پاتریک کلایورت عنوان آقای گلی یورو ۲۰۰۰ رو بدست آورد و در طول تاریخ این رقابتها با اختلاف ۳ گل به عنوان سومین گلزن برتر جا گرفته. تازه اگه بعد بازی با یوگسلاوی نمی گفت که گل سوم رو خودش نزده هیچ کس نمی فهمید و اونوقت تنها بازیکنی بود که تونسته بود تو تاریخ جام ملتها ۴ گل بزنه. ولی شرافتش اجازه نداد. چیزی که الان تو بین فوتبالیستها کمیاب شده.
۸ـ محبوبیت کلایورت در بین هلندیها باعث شده که اونا لقب «لاله سیاه» رو براش انتخاب کنن. همون طور که میدونین هلند سرزمین لاله هاست و جالب اینجاست که همه رنگ لاله در این کشور وجود داره به جز لاله سیاه رنگ.
علی
ye modelayi delam gerefte !....
barca dare kheili taghir mikone ...
PATRICK ham ke raft , bebinim badi kie ?! alan team be yek ghahremani kheili ehtiaj dare , tanha chizi ke alan mikham ye ghahremanie ... , bache ha joone madaratoon emsal rooye maro sefid konin !!..
FORCA BARCA
سلام من یه وبلاگ عمومی دارم.قصد معرفیش کنم.راجع به همه چیز توش می نویسم.پنج ماه پیش یه مطلب بر ضد مهران مدیری نوشته بودم.سه ماه پیش هم همین طور.چند روز بعد از مطلب آخرم راجع به مدیری یه ایمیل داشتم که غیر از من برای چند تا از وبلاگ نویس های دیگه هم فرستاده شده بود از قسمت بالای ایمیل فهمیدم.توی اون از ما خواسته بود که اگه از مدیری بدمون میاد مطالب رو به طور هماهنگ با هم بنویسیم.یعنی همه با هم در فاصله یه هفته به یه نقطه ضعف مدیری گیر بدیم. اسم فرستندش سعید بود نوشته بود خودش حدود سی چهل تا وبلاگ و سایت داره که به طور غیر مستقیم یه مدت هست که داره این کارو می کنه نوشته بود قبلا برای تعدادی از وبلاگ نویس ها هم که از توی مطالب سایتشون این طور بر میومد که از مدیری خوششون نمیاد ایمیل زده و بعضی ها الان دارن باش همکاری میکنن.گفت البته همه چیز سازمان یافته هست .مثلا اگه همه با هم از مدیری بد بنویسیم اون وقت خوانندگان وبلاگ ها وقتی یه مطلب یا شایعه رو چند جا می خونن حتما باور می کنن.چون وقتی پنجاه تا وبلاگ با هم روی یه موضوع مانور میدن دیگه معلومه چی میشه.گفته بود البته اگر دلمون بخواد می تونیم قبول نکنیم.نوشته بود الان غیر از حدود پنجاه تا وبلاگ توی پنج ششتا نشریه هم دست داره.لزوما سردبیرا از این قضیه با خبر نیستن فقط کافیه یکی از اعضای نشریه یه کم با مدیری کج باشه .من نمی دونم توی اون چند نفری که برامون ایمیل زده بود کی قبول کرد با سعید همکاری کنه ولی من یکی از کسانی بودم که قبول کردم وای کاش این کار رو نمی کردم.بعد از اینکه به سعید گفتم قبول ایمیل بعدی رو که برام زد دقیقا می گفت چی بنویسم .چه جوری بنویسم و تاکید می کرد که مستقیم ننویسم مثلا وسط یه موضوع دیگه یه وصله به مهران مدیری بچسبونم.منم آدم رذلی نیستم ولی اون موقع چون مهران مدیری برنامه بر ضد مجلس ششم ساخته بود و بعد هم بهترین کارگردان های ایران رو مسخره کرده بود فکر می کردم حقشه که این جوری ازش بنویسم.هر چند بعد از بیانیه مدیری به روزنامه اعتماد همون از کودکان تا ریس جمهور نفرتم از مدیری کمتر شده بود ولی این قدر از این بابا توی جامعه ما شایعه زیاد هست که گفتم حتما یه چیزیش هست.یه مدت میگفتن توی مجالس ناباب رفت و آمد داره یه مدت می گفتن با فلانی رفیقه.یه مدت می گفتن می خواد از کشور فرار کنه و این اواخر هم می گفتن به خاطر پول برنامه میسازه.پس من حق داشتم.ولی من و چند تا از دوستام خیلی اتفاقی چند شب پیش مهران مدیری رو دیدیم که از یه رستوران خارج شد بعضی از دوستام از طرفداراشن
رفتن امضا بگیرن و چندتا سوال داشتن ولی من چون از مدیری بدم میومد همون جا ایستادم منتظرش ونکه برگردن ولی فاصلمون زیاد نبود.دو سه نفر هم دور مدیری جمع شده بودن توی اون پنج دقیقه که سوالاشونو می پرسیدنو با هم حرف می زدن من دیدم که مهران مدیری چقدر با اون غول بی شاخ و دمی که ما ازش ساختیم فرق می کنه.جدا رفتاری که برازنده یک هنرمند باشه داشت.خیلی مودب و متین بود.شنیده بودم که با جلوی دوربینش فرق میکنه اما شکه شدم.چون واقعا توقع نداشتم شخصیتی به این مثبتی ببینم.هر چند به اکثر سوالها جوابی در حد یه جمله کوتاه داد.خلاصه با چند لحظه کوتاه نمیشه کسی رو شناخت ولی حالا فکر می کنم اون چند مطلبی رو که خودم از مدیری بد نوشته بودم میرزید به هزارتا مطلب که سعید به من دیکته کرد.حالا هم مهران مدیری رو کامل نمی شناسم ولی حالا ازش نفرت ندارم دوسش هم البته ندارم فقط اون سه ماه رو که با غرض مطلب نوشتم جبران میکنم. از اون روز که من اولین مطلب سعید رو گذاشتم تا حالا شمارنده وبلاگم حدود هزار و پونصدتا زیاد شده با خودم عهد کردم.توی قسمت نظرات 1500 تا وبلاگ این مطلب رو بنویسم.شاید اونایی که مثل من مطالب سعید رو بردن روی وبلاگشون نظرشون عوض شه و همین طور نظر اونایی که وبلاگ منو خوندن.اما توی صفحه اصلی وبلاگ خودم این مطلب رو نمی گذارم به هر حال اشتباهی بود که مرتکب شدم و بهتره کسی هم منو نشناسه. اگه به یه وبلاگ دیدین کهمشکوکه و فکر می کنین ممکنه از این مطالب داره حتما به من ایمیل بزنین .می خواهم دست اون پنجاه تا وبلاگ رو همهشونو با هم یه روز رو کنم و اسم همه رو روی نت بگذارم.
hamed_n2222@yahoo.com
سلام اقا من لذت بردم این مطلبهای خفن و عالی روشنیدم
تا بعد
سلام بچه ها با کارت خیلی عالی من نفهمیدم بلخره این میلان باروش آومد یا نه آخه در اخبار چیز دیگری می گه موفق باشید اگه می شه به این سوال من پاسخ بدهید
سلام وبلاگ خیلی قشنگی والنسیا به حق از رئال مادرید بهنره به ما هم سر بزن ما هم طرفدار یه تیم که چه عرض کنم یه عشق بزرگ هستیم
سلام دوست عزیز. وبلاگت رو لینکش رو بارها دیده بودم ولی این سیستم بلاگ اسکای حتما خیلی لینک گذاشتن راحت نیست چون هر جا میرم وبلاگ شما باز نمیشد تا این که خودم آدرس رو درست کردم و به اینجا رسیدم. در مورد کلایورت منم هر روز میگفتم که او دوباره طلوع خواهد کرد. بازیکن خوبی است یعنی ستاره ای فعلا خاموش هر چه باشد او از ستارگان که من به عنوان ستاره قبولشان ندارم مانند بکهام و فیگو و زیدان و رونالدو بهتر است ضمنا بگم اینقدر غرور کاذب نداشته باشید حالا دایی یک رکوردی شکست که شکست فوقش نامش در تاریخ ثبت بشود اما به این فکر کنید که چه زحمتهایی برای رسیدن به این رکورد برای دیگران به وجود آورد. آیا دایی تاوان پس میدهد معلوم است که نه. لینکت رو میگذارم . موفق باشی. خداحافظ.
از لطفت ممنونم . هدف من این نیست که روی رکورد دایی هی مانور بدم. بیشتر قصد شوخی داشتم.
سلام
من نوکر همه بارسایی ها به ویژه علی جون گل هستم
راستی علی از مصطفی خبری نداری؟
مخلصم ممنون
سلام علی جون
درکت می کنم.منم وقتی لوئیس عزیزم رفت داشتو دق می کردم.